English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 305 (4957 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
absorber U جذب کننده
absorptive U جذب کننده
assimilator U جذب کننده
soaker U جذب کننده
sorbefacient U جذب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tracer U طراح جستجو کننده
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
tracers U طراح جستجو کننده
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
calculator U حساب کننده
calculators U حساب کننده
adequate U تکافو کننده مناسب
adequate U تکافو کننده
tiresome U خسته کننده
stifling U خفه کننده
walk U گردش کننده راه رونده
walked U گردش کننده راه رونده
walks U گردش کننده راه رونده
abductor U دور کننده
abductor U عضله دور کننده
abductors U دور کننده
abductors U عضله دور کننده
accelerator U تسریع کننده
accelerator U تند کننده
accelerators U تسریع کننده
accelerators U تند کننده
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
controller U نافر کنترل کننده
controller U کنترل کننده
controller U تنطیم کننده
controllers U نافر کنترل کننده
controllers U کنترل کننده
controllers U تنطیم کننده
overrun U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrunning U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overruns U دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
elector U انتخاب کننده
electors U انتخاب کننده
spanner U وجب کننده
spanners U وجب کننده
trier U ازمایش کننده
triers U ازمایش کننده
stuffy U دلتنگ کننده
striker U اعتصاب کننده
strikers U اعتصاب کننده
denominator U تقسیم کننده
denominator U مشتق کننده
denominators U تقسیم کننده
denominators U مشتق کننده
exchange U رد و بدل کننده
exchanged U رد و بدل کننده
exchanges U رد و بدل کننده
exchanging U رد و بدل کننده
exponent U تعریف کننده
exponents U تعریف کننده
test pilot U خلبان ازمایش کننده هواپیما
test pilots U خلبان ازمایش کننده هواپیما
fallible U اشتباه کننده
arresting U توقیف کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
acquisitive U اکتسابی اکتساب کننده
marker U مشخص کننده
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker U ثبت کننده امتی_از
markers U مشخص کننده
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers U ثبت کننده امتی_از
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
employer U استخدام کننده
employers U استخدام کننده
bidder U کننده
bidder U پیشنهاد کننده
bidder U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders U کننده
bidders U پیشنهاد کننده
bidders U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
quitter U ترک کننده
quitters U ترک کننده
bearing U قسمت تحمل کننده بار
baffle U صفحه منعکس کننده
baffle U دیوار ارام کننده
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffled U صفحه منعکس کننده
baffled U دیوار ارام کننده
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffles U صفحه منعکس کننده
baffles U دیوار ارام کننده
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffling U صفحه منعکس کننده
baffling U دیوار ارام کننده
baffling U منحرف کننده جریان سیال
rougher U ناهموار کننده
rougher U دنده دنده کننده
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
offset U رقم متعادل کننده متعادل کردن
offsetting U رقم متعادل کننده متعادل کردن
handler U رسیدگی کننده مربی
handlers U رسیدگی کننده مربی
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
director U اداره کننده
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
prater U پچ پچ کننده
doer U کننده
bender U خم کننده
tracker U پی کننده
doers U کننده
percutient U دق کننده
bandwidth U یچ کننده
renunciant U کننده
benders U خم کننده
catterer U پچ پچ کننده
filleting U پر کننده
skittish U رم کننده
filleted U پر کننده
fillet U پر کننده
repudiationist U رد کننده
thinner U کم کننده
jaberer U پچ پچ کننده
rebutter U رد کننده
prattfall U پچ پچ کننده
trackers U پی کننده
fluxing oil U اب کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
renunciant U رد کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
fizzy U کف کننده
deflective U کج کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
mumbler U من من کننده
refutatory U رد کننده
commulator U یک سو کننده
ear-splitting U کر کننده
crusher U له کننده
attacking U تک کننده
crepitant U خش خش کننده
fillets U پر کننده
spurner U رد کننده
abjurer or abjuror U کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
deletive U حک کننده
squelcher U له کننده
mauler U له کننده
squasher U له کننده
fillers U پر کننده
whisperer U پچ پچ کننده
solver U حل کننده
filler U پر کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
surfy U کف کننده
swooner U غش کننده
puffer U پف کننده
attenuant U اب کننده
noncommittal U رد کننده
sensor U حس کننده
syncopator U غش کننده
emulous U هم چشمی کننده
exaggerative U مبالغه کننده
enunciative U بیان کننده
exaggeratory U مبالغه کننده
excretive U دفع کننده
enactive U وضع کننده
eversive U خراب کننده
equalze U برابر کننده
excommunicative U بیرون کننده
exceptor U استثنا کننده
enunciator U اعلام کننده
endeictic U مدلل کننده
erective U راست کننده
exactor U تحمیل کننده
exchanger U مبادله کننده
evidentiary U دلالت کننده
eruptive U فوران کننده
estimator U تخمین کننده
excomminucator U تکفیر کننده
estimator U براورد کننده
encourager U تشویق کننده
evacuant U تخلیه کننده
evaporator U تبخیر کننده
encipherer U سری کننده
enactor U برقرار کننده
imponent U تحمیل کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com